بامیان در جنوب کوههای هندو کش وشمال کوههای بابا در مرکز افغانستان ودر ارتفاع سه هزار متری از سطح بحر موقعیت دارد.
اين ولايت دارای مدنیت دیرینه است و در نقشه «بنداهش» به نام «بامیکان » ودر آثار مربوط به قرن پنجم قبل از میلاد به نام «فان یانگ»یاد شده است. درروایت «هیوان تسنگ»سیاح معروف چینايى در سال ٦٣٢ میلادی آنرا« فان ین نا » خوانده شده است .
باميان یکی از باستانى  ترین ولایات افغانستان است  که دو مجسمۀ مخروبۀ بودا و بند امير( اولين پارک ملى افغانستان) بر تاريخى بودن آن دلايت مى کند. اين ولايت زمستان نهايت سرد و برفگير و بهار و تابستان معتدل و خوشگوار داردو  سرد ترین ولسوالی آن پنجاب است.
وسعت بامیان تقریباً ١٨٠٢٩ کیلومتر مربع است که ٢٦/٢ درصد از وسعت کل کشور را در بر میگیرد.
این ولایت در ارتفاع ٢٥٠٠ متری از سطح دریا وبین خطوط ٦٧ درجه ٢٩ دقیقه و٤١ثانیه طول شرقی ٣٤ درجه ٣٣ دقیقه و٢٢ ثانیه عرض شمالی قراردارد .
ولسوالى ها:
 باميان داراى هفت واحد اداری شامل مرکز و شش ولسوالى “ یکاولنگ ، پنجاب ، ورث، کهمرد ، سیغان   وشیبر”بوده و با ولايات دايکندى، غور ، ميدان وردک، غزنى، پروان، سمنگان و سرپل سرحد دارد.
مسوولین باميان نفوس آنرا ٧٠٠ هزار تن مى خوانند، اما سروى  سال ١٣٩١ ادارۀ احصائیۀ مرکزی،  نفوس باميان را بيش از ٣٨٦ هزار تن تخمين زده ونظر به آمار سازمان ملل نفوس آن بيش از٥٨٦ هزار تن اعلام شده است.
مساحت اين ولايت حدود (١٨٠٢٩) کیلومترمربع بوده واقوام هزاره،تاجک وپشتون را در خود جا داده است که حدود ٩٠ درصد ، مربوط قوم هزاره ، اهل تشيع مى باشد.
بامیان از طريق کوتل حاجيگک و با عبور از ولايت ميدان وردک به کابل وصل مى شود. اين ولايت راه ديگرى به کابل از طريق کوتل شيبر و عبور از درۀ غوربند ولايت پروان نيز دارد.اين ولايت از طريق کوتل قوناق به ولايت دایکندی و از مسیر ولسوالى دوشی ولايت بغلان به ولايات شمال کشور نيز وصل است.
باميان ولايت صعب العبور و در مسیر جاده ابریشم قرار دارد که این جاده از حوزه جنوب به حوزه شمال از طریق بامیان وصل میگردد.
فرهنگ:
در بامیان بيش از ١٩٠٠ محراب مسجد وتکیه خانه وجود دارد که مردم از آن به عنوان محل عبادات ومراسم مذهبی  استفاده میکنند  .بدون دو مذهب اهل تشیع واهل تسنن هیچ مذهبی در این ولایت وجود ندارد وتمامی شهروندان وساکنان بامیان معتقد و پيرو دین مقدس اسلام اند.
باميان عنعنات بخصوص هزارگى خود را نيز دارد که يکى آن بازى عنعنوى پيشپو است که توسط زنان و دختران اجرا مى شود.
پشپو که  بيشتر به صورت گروهی اجراء ميشود  وشبيه اتن ملى است،يک نوع رقص  قدیمی و محلی در مناطق مرکزى "هزاره جات" بوده که در برخى مناطق، توام با شعرخوانی محلی و به عنوان رقص، در عروسی ها مورد استفادۀ مردم قرار ميگيرد.
طريق انجام اين رقص، طورى است که  ابتداء دستمال های گل سيب را به هردو دست گرفته، گاهی يک دست را و زمانى دست ديگر را پايين می آورند. همزمان کمر را نيز به سوی زمين خم و راست می کنند. با درآوردن صدای مانند پشپو، پشپو بازی ادامه داده ميشود.
بعد از اجرای اولين گام، از اين بازی ها يکی دوقدم پيشاپيش داماد وعروس که بالای اسپ سواراند؛ حرکت نموده و يا به صورت حلقه، در خانه دورعروس مى چرخند و يا اين بازى، در مسير راهى که داماد وعروس در حرکت ميباشند؛ پيشا پيش عروس و داماد ادامه می يابد.
  علاوه بر پشپو، ورزش های محلی مانند تناب بازی ،بزکشی وبابه گک بازی نیز وجود دارد که از قدیم الایام این بازى ها باقی مانده است. در عید ها ومراسم خوشی در دهات وقریه ها این بازی های عنعنوی به اجرا گذاشته شده وبینندگان از تماشای آن لذت میبرند.
در تعدادی از قریه ها در ایام عروسی بخاطرى که شنیدن موسیقی را گناه مى شمارند، از مدح وثنای پیامبر مداحان سروده های شان را بخوانش گرفته وبه این صورت محافل عروسی شان را جشن میگیرند.
تمامی روزهای مذهبی در این ولایت تجلیل میشود ومردم آن کاملاً مردم مذهبی بوده وبا عنعنات اسلامی این مراسم را تجلیل مینمایند.
آبدات تاریخی:
 مجسمه های تخریب شده بودا بند امير،شهرغلغله،شهرضحاک،چهل برج ،درۀ اژدر، منطقۀ فيروزبهار، استوپۀ کليگان و قلعه هاى   "چهل برج" گوهرگين، کافرى و چهل دختران ، چهل ستون ، شهر شاهی  ساحات ديگر تاريخى و باستانى باميان است که توجه سياحان داخلى و خارجى را بخود جلب نموده و سالانه دولت و مردم از درک توريزم، عوايد خوب بدست مى آورند.
مجسمه هاى بودا که قدامت ١٦٠٠ ساله داشته و يکى از شاهکار هاى زمان بوديزم است؛ در زمان حکومت طالبان(١١مارچ ٢٠٠١ ميلادى )،تحت اين نام که موجوديت بُت به معناى شرک است، در پی دو شبانه روز حملۀ متواترو آتشباری سنگين، منهدم گرديدند.
مجسمۀ بزرگ صلصال با ارتفاع ٥٣ متر و مجسمۀ کوچک بنام شمامه باارتفاع ٣٥ متر در دل کوه تراشيده شده و در مسير جاده قديمی ابريشم درتقريباً سه کيلومترى شمال شهر باميان قرار دارد. بودايى ها در ( قرون٢-٥ ميلادى) زيست داشتند.
اين دو مجسمه به حيث عجايب جهان، ثبت یونسکو( سازمان فرهنگى ملل متحد( است.
بند امير،شهرغلغله،شهرضحاک و مغاره هاى اطراف بودا به حيث ساحات تاريخى و باستانى نيز ثبت يونسکو ميباشد.
تيم باستانشناسی (ايکوموس) آلمان، مجسمه هاى بودا را به هزينۀ سه ميليون دالر تحکيم بندى نموده و توانسته هزاران قطعه از پارچه های آنرا شناسايی و بعد از نمره بندى، در محل مخصوص حفاظت نمايد.برخى قطعات جدا شده از پيکره هاى بودا از ٩٠ تا ١٠٠ تن وزن دارد.
مردم مى گويند که  مجسمه هاى بودا  بايد بازسازى شوند.
همچنان در کنفرانس سال ١٣٨٦ که در شهر برلين  آلمان با شرکت يونسکوى جاپان ، فرانسه و وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان داير شد تصميم گرفته شد که بايد پيکره هاى بودا در صورتى که پنجاه درصد پارچه ها و مواد فرو افتيدۀ آن تکميل شده باشد، دوباره به شکل سابق بازسازى شود.
جاپان وعدۀ بيش از يکصد ميليون دالر را برای بازسازی پيکره هاى بودا داده است.
اما  وزارت اطلاعات و فرهنگ ميگويد که نوسازی بودا کار درست نبوده و  قدامت تاریخی آنرا خدشه دار ميسازد واز نگاه هنری نیز قابل پسند نمی باشد.
اين وزارت از کشورهايی که علاقمند بازسازی مجسمه ها می باشند رسما خواسته است تا طرح شانرا به وزارت آورده ومشخص کنند که کدام مجسمه قابل ترمیم است و آیا قابل ترمیم میباشد ویا خیر !
 در ابتدا پلان طورى بود که پيکره هاى بودا با پرتاب شعاع لايزر دو باره مجسم شوند؛ اما شاملين کنفرانس به اين نتيجه رسيدند که شعاع لايزر عوارض جانبى در پى خواهد داشت و کشتزار هاى که در مسير شعاع لايزرقرارميگيرند؛ از بين خواهند رفت. کوهى که دو بودا در آنجا قرار دارند فرسوده شده و به پرنده گان و حيوانات نيز ضررخواهد رسيد.
بعد از تخريب مجسمه هاى بودا، ياماگاتا هنرمند جاپانى، براى بازسازى پيكره هاى بودا از جاپانى ها پول جمع آورى ميكرد و تصميم داشت كه تصاوير دوبودا را با پرتاب اشعه لايزر در همان جاى که قرار دارند؛ انعکاس بدهد.
ياماگاتا گفته بود که تا سى ميليون دالر بودجه را براى پرتاب اشعه لايزر به عهده گرفته است و مردم تا دو سال آينده؛ تصاوير آنرا را در همان مکان قبلى مشاهده خواهند کرد.
اين هنرمند ميخواست سلسله اى ازتصاوير راروى صخره هاى تپه باميان با چهارده سيستم لايزر بتاباند كه علاوه بر مجسم شدن تصويرى دو پيکره، انرژى برق براى مردم محل نيز توليد ميشد. اما اين برنامه تا حال عملى نشده است.
تيم باستان شناسان افغان و فرانسه ، در  مقابل مجسمه هاى بودا حفرياتى نيز داشته اند و تا حال بيش از ١٥٠ قلم آثار باستانى و تاريخى را از زير خاک کشف و بدست آورده اند.
مهمترين این کشفیات را؛ هفت استوپه، سرهای سالم مجسمه ها، مجسمه هاى نیم تنه و بودای نشسته، انواع تيکرها، سنگ های تراش شده ومسکوکات طلا و نقره از دوران بوديزم تشکيل ميدهد.
"استوپه" محلی را گویند که زایرین بودا در آن، نذورات خود را جمع آوری میکردند . بودايى ها در ( قرون٢-٥ ميلادى)، زيست ميکردند.
در طول ده  سال کاوشگری  باستان شناسان داخلی وخارجی يک بودای خوابيدۀ ١٩ متری در قسمت پيشروى مجسمه هاى مخروبۀ بودا توسط تيم باستانشناسان افغان و فرانسوى نيز کشف شده است.
زمريالى طرزى باستانشناس افغانى الاصل فرانسوى که اين تيم را رهبرى مى کند، مى گويد که وى  در مورد کشف بوداى خوابيدۀ ٣٠٠ متره نيز تحقيق و کاوش مى نمايد.
نظر به کتاب هیوان سانگ یک زایر چینی در بامیان  بودای خوابیده ٣٠٠ متری وجود دارد که موقعیت آن مشخص نیست که در چه قسمتی از بودا هاى مخروبۀ موقعیت دارد.
هنوز هم باستان شناسان به این باورند  که طبق معلومات هیوان سان بودای ٣٠٠ متری وجود خواهد داشت به این دلیل که تا هنوز هیچ مواردی از کتاب زایر چینی اشتباه بیرون نیامده است. در اطراف اين دو مجسمه، حدود سه هزار مغاره از زمان بوديزم نيز به چشم ميخورد که هنوز هم صد ها خانوادۀ بى سرپناه در برخى از اين مغاره ها ، زندگى بدوى را توام با فقر و تنگدستى پشت سر مىگذارند.
بند امیر
بند امیر در ولسوالی یکاولنگ  ودر ٧٢ کیلومتری شمالغرب مرکز بامیان قرار دارد و در سال ١٣٨٩ به حيث اولين پارک ملى افغانستان در مساحت ٤٠ هزار هکتار زمین مسمى گرديده و از اهميت سياحتى به سطح کشور برخوردار است.
 بند اميرهفت بند طبيعى و دلپذير دارد  که به نام هاى ذوالفقار، هیبت، پودینه، قنبر، غلامان، بربر و پنيرک ياد مى شود اين بندها از ٩٠ تا ٤٩٦ هکتار مساحت دارند.
عمق این بندهای آبی که در سال ١٣٥٢ توسط آب بازان آلمانی اندازه گرفته شده، تا به ٩٠ متر میرسد.
اين بندها به رنگ لاجوردی در دل کوههای خشک قرار گرفته که نمای طبیعی آن توجه هر بیننده را بخود جلب میکند.ماهی های رنگارنگ بزرگ و کوچک و صخره هاى آهکى آن، بر زیبايی این بند افزوده است.
اين منطقۀ سياحتى در اقتصاد مردم محل نيز نقش دارد.  خانواده هاى ساکن در اطراف بندامير محصولات حيوانى مانند شير،مسکه، ماست و قروت و صنايع دستى از قبيل خامک دوزى و گليم  را براى سياحان داخلى و خارجى ميفروشند و بازار آنها نسبت به گذشته بهتر شده است.
در اين بند؛ هوتل، دکان و خيمه ها براى بودوباش مسافرين وجود دارد و با گرم شدن هوا، رفتن مردم از ساحات مختلف کشور و سياحان خارجى آغاز ميشود؛ مردم دسته دسته از اين بند طبيعى ديدن ميکنند و شب ها را درآنجا نيز سپرى مى نمايند.
براى فراهم آورى تسهيلات به سياحان، وزارت زراعت، کار اعمار کمپلکس را که شامل پخته کارى پیاده روها و ترمیم زیارت بند امیر مى گردد، نيز روى دست گرفته است.
اين کمپلکس دارای مرکز آموزشی، آمریت پارک، مهمانخانه، دفاتر معلومات، امنیت، برج ارتفاعی، پارکینگ وسايط، اتاق جنراتور و تحویلخانه بوده و ٧٠٠ هزار دالر از بودجۀ وزارت زراعت هزينه برداشته است.
شهر غلغله:
محققان عقیده دارند که شهر غلغله در زمان ملوک شنسبانیه واحتمالاً توسط ملک فخرالدین به عنوان مرکز شهر اعمارگردیده ودر اطراف آن نیز مغاره های وجود داشته که شهروندان بامیان در آن زیست داشته اند.
بعد از سقوط خوارزم شاه بین سالهای ٦٠٧ و ٦١١ هجری به حیث مقر فرمانرواى جلال الدین خوارزم شاه مورد استفاده قرار گرفت ودر سال ٦١٨ هجرى چنگیز خان در این شهر یورش برده  و این شهر ویران گردید.
قسمتی از ساختمانهای باقی مانده این شهر هنگام تهاجم امیر عبدالرحمن به عنوان دژ های نظامی مورد استفاده قرار گرفته وعساکر در آن ، جا بجا گردید.
این شهر یکی از شهرهای دوره اسلامی است وبا آنکه فقط نشانه هايی از دیوارها وبرجهای این شهر باقی مانده،قرار بر این است که با بودجه حدود هفت ميلیون به عنوان یکی از آبدات تاریخی از طرف سازمان یونسکو بازسازى وحفاظت گردد.
شهر ضحاک:
شهر ضحاک بر روی تپه ای مرتفع در ١٧ کیلومتری شرق مرکز بامیان در مسیر شاهراه بامیان کابل  واقع شده است. این شهر طبق نظریه محققان از دوره ساسانیان باقی مانده ودر حمله چنگیز این شهر نيز تخریب شده است.
همچنین در حمله چنگیز نواسۀ آن نیز در این شهر کشته شده که بقایای زیادی از بعضی عمارات  آن با دیورا های نقش شده باقی مانده وهمچنین دژ های مستحکم نظامی در اطراف این شهر به مشاهده میرسد.
بیشترین تخریبات این شهر در زمان حملات هوايى قواى شوروى سابق در دهه ١٣٦٠ هجرى در بالای این شهر تاریخی صورت گرفت. این شهر یکی از پایگاه هاى مهم مجاهدین بود که   علیه روسها مى جنگيدند.
کوه بابا:
سلسله کوه بابا وکوه عروس از عمده ترین کوه هاى مرتفع باميان بوده  وبلند ترین قُلۀ کوه بابا بنام  شاه فولادی  ياد مى شود که ٥١٤٧ متر از سطح بحر ارتفاع دارد و در جنوب مرکز بامیان واقع است.
در ارتفاعات این کوه، چهارحوض آبی طبیعی به عمق ١٠ الی ٢٠ متر و به وسعت  ١٢ الی ١٥ جریب زمین وجود دارد، که توجه هربیننده را به خود جلب ميکند.
کوه های بابا در سال ١٣٩١ رسماً در لست ساحه حفاظت شدۀ ملل متحد قرار گرفته است.
 سکی بازی از سال ١٣٨٧ بدينسو  در دامنه های کوههای بابا  رواج پیدا کرده که به گفته سکی بازان خارجی، بامیان مناسب ترین جای درافغانستان برای  سکى بازى به حساب می آید.
براى اولين بار ١٢  زن  داخلى و خارجى  در سال ١٣٩٠در کوه هاى بابا سکی بازی کردند  و تيم باميان برنده شد.
بعداً در این کوه ،کوهنوردان امریکايى  نیز آمده و کوهنوردی نموده اند.
موزیم دربامیان وجود ندارد. تمامی آثار باستانی که در ده سال اخير توسط کاوشگری های تیم های فرانسوی آلمانی وجاپانی کشف شده است، توسط هيئت اين ولایت مهرو لاک شده است .
صد ها قلم آثار تاريخى به شمول دهها مجسمه وسرهای مجسمه در این ولایت کشف شده است ونیز صدها قلم از مسکوکات دوره اسلامی وبودايی در بامیان موجود است، اما به علت نبود موزیم همه این اقلام دور از انظار مردم ودرجعبه ها قفل گردیده است وتوسط گارد ها حفاظت میگردد.
قرار بر این بود که موزیم های غیر قابل انتقال در بالای کشفیات مانند مجسمه بوداى ١٩ متری استوپه های کشف شده اعمار گردد، اما تا هنوز در اين راستا  عملاً اقدام نشده است.
 مشاهیر:
باميان زادگاه رجال برجستۀ فرهنگى  بوده و فرهنگيان زيادى را در خود پرورش داده است که مى توان  از ارباب خدیجه که برای اولین بار در دوره حکومت سردار محمد داود ،تيليفون را در ولسوالی یکاولنگ فعال نمود ، اکبر خان نرگس یکی از نویسنده هاى متفکر ومیران قوم هزاره بود و میر ناصر بیک (ورثی) یکی از میران مقتدر هزاره جات به حساب می آید  .
همچنین از دانشمندان معاصر میتوان دوکتور طاهر شاران متخصص فزیک که از پوهنتونهای مختلف بریتانیا اسناد بهترین فزیک دان را گرفته، نام برد.  ازمیان شعرا ونویسندگان معاصر نیز ابراهيم تولا، محمد ظاهر موسوى، شفق قوم يارى و محمد امين حجتى ، جواد اصغری ، امین فرهنگ و بسم الله بامیانی  ياد کرد که دهها  جلد کتاب اين شعرا و نويسندگان با عناوین مختلف در ده سال اخیر به چاپ رسیده است .
رسانه ها:
چهار نشریه ، دو رادیوى محلی ویک رادیو  تلویزیون ملی در بامیان فعال است .
رادیو تلویزیون های راه فردا ،تمدن و آریانا نیز از طریق آنتن های معمولی در این ولایت قابل دسترس بوده که مراکز شان در کابل است .
بین ده الی پانزده نشر یه در دوازده سال اخير پس از نشر وچاپ به علل مختلف از جمله نبود بودجه در این ولایت از نشر بازمانده است.
‎با آنکه رسانه ها بسیار کم است، اما اکثریت خبر نگاران که در این ولایت کار میکنند ولایات مناطق مرکزی را نیز تحت پوشش خبری خود قرار ميدهند. حدود ٢٠ خبرنگار در بامیان فعالیت دارند که با رسانه های ملی بین المللی ومحلی کار مينمايند
یکی از چالشهای مهى که بامیان با آن مواجه است، کمبود اخبار داغ در این ولایت میباشد .این ولایت یکی از امن ترین ولایات است که در ١٢ سال حتی یک رويداد انتحاری هم صورت نگرفته است .
به همین خاطر کمتر رسانه ها بخصوص تلویزیونها علاقه میگیرند که در این ولایت خبرنگاران خود را بفرستند.
بامیان از لحاظ جمعیت نیز پراگنده میباشد واین هم باعث شده است تا رسانه های کمتری علاقمند شوند که در شهر کم جمعیت رسانه ایجاد نمایند .
معارف:
باميان در يک دهۀ اخير در بخش معارف، پيشرفت چشمگير نموده و بيش از ١٣٥ هزار شاگرد به شمول ٦٠ هزار دختر در ٣٥٠ مکتب توسط ٣٥٠٠ معلم تدريس مى شوند.
دراين ولايت هفت موسسۀ تحصیلات عالی ونیمه عالی شامل پوهنتون،دارالعلوم  ودارالمعلمین فعال است.
پوهنتون باميان در سال ١٣٧٥ با پوهنځى های طب، ادبیات، زراعت و ساینس تأسیس گردیده و تا سال ١٣٧٧ فعال بود. با آغاز نا امنی و بی ثباتی ، برای پنجسال از فعالیت باز مانده و بالاخره در سال ١٣٨٣ بار دیگر  با  پوهنځى هاى تعلیم و تربیه و زراعت و کميت ٢٠٠ محصل رسماً به فعالیت آغاز نمود.
 اینک در این موسسه تحصیلی اضافه از ٢٦٠٠ محصل به شمول ٨٠٠  دختر در پوهنځى هاى  زراعت، تعلیم و تربیه، علوم اجتماعی و زمین شناسی  توسط ٧٥ استاد رسمى تدريس مى شوندو تا به حال پنج بار به سویه لیسانس فارغ داده است.
صنعت:
 عمده ترین صنایع دستی بامیان قالین، گليم، نمد ، برک و خامک دوزی بوده و قالين و گليم هزارگى شهرت خاص دارد که توسط زنان این مناطق بافته مى شود. قالین بامیان در نمایشگاههای بین المللی حتی در ردیف اول قرار گرفته است.
در بامیان بخاطرى که بیشتر توریستان از این ولایت دیدن میکنند، یخن دوزی بیشتر رواج دارد هر لباس يخن دوزى که توسط زنان دوخته ميشود،  ٤ الی ٥ هزار افغانی به فروش میرسد.
زنان بامیان مشغول صنایع دستی دیگری نیز شامل گلدان ها ،جاقاشقی ، سبد  با  موره دوزی نيز بوده که از آن عواید خوبی بدست می آورند . اين زنان در ساختن پیراهن ،واسکت های زنانه ،چرمه دوزی وخامک دوزی نیز دست بالای دارند که به خارج نيز صادر ميگردد.
اما به علت نبود برق مردان موفق به ایجاد کارخانه هاى صنعتی حتی کوچک در بامیان هم نشده اند ودر این ولایت هیچ چیز به جز تولیدات صنایع دستی زنان مشاهده نمیشود.
کارخانه هاى صنعتی بخاطر نبود برق  وجود ندارد وفقط میتوان از کارخانۀ کوچک تولیدی مواد غذايی مانند چپس نام بُرد .
زراعت:
باميان يک ولايت زراعتى بوده و اقتصاد ٩٠ درصد مردم آن متکى  به زراعت و مالدارى  است و بيشترين محصولات آنرا کچالو تشکيل ميدهد.
کچالوی بامیان به سطح کشور مشهور بوده و علاوه بر ساير ولايات به پاکستان و تاجکستان نيز صادر مى گرددحاصلات  کچالوی بامیان بیش از نصف حاصلات کچالو درسطح  کل افغانستان  میباشد .
حاصلات زراعتی ديگر آن شامل گندم ،کچالو،مشونگ  جو ومیوه های مانند زردآلو، سیب وآلو بالو می باشد که از زردآلو ميوه خشک بنام ( کيشتۀ چپه نمک) بدست مى آيد  و اين محصول قيمتى ولذيذ  که بيشتر توسط زنان پروسس مى شود، به ديگر ولايات و خارج کشور صادر مى شود.
زمين آبى و للمى و باغات:
باميان ولايتى است که از سالهاى متمادى بدينسو در آن کوکنار کشت نمى شود و تعداد دهاقين اين ولايت  بيش از ٦٠ هزار تن تخمين زده شده مى شود.
همچنان حدود یک ميلیون راس مواشى شامل بز، گوسفند و گاو، در اين ولايت وجود دارد .
ورزش:
١٦ فدارسیون ورزشی در بامیان فعالیت دارد که ١٢٧٤٠ تن به شمول ٧٠٠  ورزشکار اناث ثبت آمریت ورزشی بامیان میباشد.
انواع ورزش های میدانی ،رزمی  از قبیل والیبال، بسکتبال،فوتبال،  کانگفو، تکواندو،موتاى، کاراته، کُشتى ، بُزکشی ،سنوکر، شطرنج، سکی بازی و کوهنوردی شامل فدراسیون ورزش میشود.
از همه بيشتر بزکشى در اين ولايت از جملۀ ورزشهاى سنتى و عنعنوى محسوب ميگردد.
اما ورزشکاران باميان با مشکلاتى از  قبیل نبود سالون ورزشی، میدان فوتبال  ونبود امکانات مانند لباس ووسایل ورزشی مواجه اند.